پرسونای مخاطب چیست؟

تفاسیر متفاوتی از کلمه پرسونای مخاطب وجود دارد. شخصیت یک هنرمند، شخصیت یک اثر ادبی، یا شخصیتی که نویسنده در یک اثر مکتوب به خود می گیرد، پرسونا در استراتژی محتوا به معنای شخصیت خیالی به نمایندگی از مخاطبین شماست که امکان دارد از محصول شما استفاده کنند. اما پرسونا دقیقا چیست؟

چرا درک مفهوم پرسونا و شناسایی و خلق آن در استراتژی محتوا مهم است؟ در این مقاله به مفهوم پرسونا و اهمیت آن می پردازیم.

پرسونا چیست؟

ما هر روز با شخصیت های متفاوتی مواجه می شویم. چه از طریق هنر(خواه خواندن یک کتاب باشد یا تماشای فیلم و ‌‌تئاتر) و چه افرادی که با آنها ملاقات می کنیم. اما اگر نیاز به تعریف دقیق تری دارید، باید یگوییم:

پرسونا معمولاً به عنوان شخصی درک شده است که در حال صحبت یا روایت یک اثر معین است. اغلب به این صورت در نظر گرفته می شود که پرسونا، شخصی غیر از نویسنده آن اثر باشد، حتی اگر هرگز یاد نگیریم که این شخصیت کیست. پرسونا صدایی است انتخاب شده که توسط آن یک اثر یا داستان روایت می شود.

یک پرسونا همچنین می‌تواند شخصیت یا نقابی باشد که کسی (مثلاً یک مجری) برای ارتقای کار خود و/یا پنهان کردن هویت خود روی آن قرار می‌دهد.

به بیان ساده، پرسونای مخاطب یک شخص نیمه تخیلی است که برای نشان دادن مشتری ایده آل شما ایجاد شده است. هنگامی که یک بازار بالقوه پرسود را شناسایی می کنید، یک پرسونا به شما کمک می کند طوری بنویسید که گویی در حال خطاب به شخصی هستید که شخصاً از آن بازار می شناسید.

این شخصیت ها نام، چهره، شخصیت، اهداف و غیره دارند. نوشتن به این روش به شما کمک می کند معتبر و مفید بمانید. شرکت ها اغلب چندین شخصیت ایجاد می کنند زیرا بیش از یک بازار را هدف قرار می دهند.

تا به اینجا به تعریف ادبی پرسونا پرداخته شده اما آنچه که مورد نظر ما در این مطلب است پرسونای مخاطب، مشتری یا مصرف کننده محصول شما (کالا/خدمت) است که قرار است از محتوای شما تغذیه کند.

مفهوم پرسونا در تدوین استراتژی محتوایی شما بسیار مهم است. چراکه شما قرار است برنامه ای بچینید که در نهایت منظور خود را به مصرف کننده نهایی برسانید و او را ترغیب به خرید کنید.

بنابراین مفهوم پرسونای مخاطب در ادبیات محتوانویسان چیست؟ با صرف زمان برای شناسایی شخصیت های مشتری خود، قبل از شروع به انتشار محتوا، احتمالاً محتوای شما دقیقاً به مخاطبانی می رسد که می خواهید با آنها صحبت کنید.

پرسونای مخاطب شخصیت‌های خیالی هستند که بر اساس تحقیقات خود ایجاد می‌کنید تا انواع مختلف کاربرانی را که ممکن است از خدمات، محصول، سایت یا برند شما به روشی مشابه استفاده کنند، نشان دهند.

هر شخصیت اهداف، چالش ها و پیشینه های متفاوتی دارد. آنها اخبار خود را از مکان های مختلف دریافت می کنند و سرگرمی های مختلفی را خارج از محل کار انجام می دهند. در نتیجه، آنها به سبک ها و موضوعات مختلف نوشتاری پاسخ می دهند.

ایجاد محتوا با در نظر گرفتن یک پرسونای مخاطب خاص (که مخاطبان هدف شما را شخصیت می دهد) بسیار موثرتر است زیرا می توانید موضوعات و لحن صدای خود را مطابق با آنچه می دانید با آنها طنین انداز می شود تنظیم کنید.

پرسونای مخاطب باید در هر استراتژی محتوایی نقش محوری داشته باشد، و در کنار مفاهیمی مانند سفر خریدار، باید به نقطه شروع هر چیزی که می نویسید تبدیل شود.

راه‌های زیادی وجود دارد که می‌توانیم یک استراتژی بازاریابی محتوا (Content marketing strategy) برای کسب‌وکار خود ایجاد کنیم، اما چگونه می‌توانیم بفهمیم که این استراتژی مؤثر است؟

شاید بسیار وسوسه‌انگیز باشد که بخواهید خیلی زود با ایجاد محتوا و ارائه آن به هدف برسید، اما کمی صبر و تحقیق در شناسایی پرسونای مخاطب در درازمدت برایتان پاداش های زیادی به همراه خواهد داشت.

مخاطب خود را بشناسید

هر آموزش ارتباطی خوب با این عبارت شروع می شود: «مخاطبان خود را بشناسید».

با ایجاد پرسونای مخاطب، می توانید دقیقاً این کار را انجام دهید. پرسونای مشتری به مخاطب شما اجازه می دهد نام، چهره، جمعیت و شخصیت داشته باشد. می‌توانید بفهمید که آنها چگونه فکر می‌کنند، چگونه صحبت می‌کنند، چه می‌خوانند، از چه پلت‌فرم‌هایی استفاده می‌کنند و نقاط مشترکشان چیست.

هر راهبردی که توسعه داده شود برای آنها هدف قرار خواهد گرفت. با ایجاد محتوای هدفمند، به احتمال زیاد اعتماد مخاطبان هدف شما افزایش می یابد. آنها اطمینان خواهند داشت که شما کالاها یا خدمات مورد نیاز آنها را با کیفیتی که می خواهند ارائه می دهید.

از تلاش برای همه چیز بودن برای همه دست بردارید

با تلاش در جهت راضی کردن همه و همه چیز برای همه، این احتمال وجود دارد که هیچ کس را راضی نکنید. همانطور که کنفوسیوس می گوید: “مردی که دو خرگوش را تعقیب می کند هیچ یک را نمی گیرد”. با امید به اینکه هر کلمه از محتوا همه مشتری ها را جذب کند، پیام شما گیج کننده می شود و مشتری بالقوه بعید است که دقیقاً بفهمد چگونه می توانید به آنها کمک کنید.

کلید یک استراتژی بازاریابی محتوای موثر این است که دقیقاً مشخص کنید با چه کسی می خواهید صحبت کنید. با درک دقیق اینکه مخاطبان هدف شما چه کسانی هستند، شانس شما برای توسعه استراتژی که می تواند به طور موثر با آنها ارتباط برقرار کند افزایش می یابد.

پرسونای مخاطب و پرسونای مشتری شخصیت‌هایی هستند که توسط شما ایجاد می‌شوند و مشتریان کلیدی شما را مشخص می‌کنند.

پرسونای مخاطب چیست؟

معمولا توصیه بر این است که 4-5 شخصیتی را به عنوان پرسونای مخاطب هدف قرار گیرند که اهداف کلیدی بازار، آنها را در بر می گیرد. با ایجاد یک استراتژی محتوایی که با این افراد صحبت می کند، مخاطبان اصلی خود را هدف قرار خواهید داد. این یک خط ارتباط مستقیم تری ایجاد می کند و تضمین می کند که مخاطب مورد نظر شما احساس می کند که مستقیماً با آنها صحبت می کنید.

از سوی دیگر پرسونای مخاطب را تا حد امکان واقعی کنید. این به این معنی است که برای درک دقیق اینکه آنها چه کسانی هستند، وقت بگذارید. ما باید درآمد آنها را بدانیم، سبک زندگی آنها را بشناسیم، چگونه دوست دارند معاشرت کنند، چگونه دوست دارند یاد بگیرند، چقدر مشغله دارند، آیا خانواده دارند یا خیر.

همه این موارد شما را قادر می سازد یک استراتژی محتوا ایجاد کنید که مستقیماً با آنها ارتباط برقرار کند. نام گذاری پرسوناها به شما در هنگام برقراری ارتباط نیز کمک می کند. آنها تبدیل به افراد می شوند و به این ترتیب، می توانید محتوا و استراتژی ایجاد کنید که مستقیماً با آنها صحبت کند.

به مردم کمک کنید تا مزایایی که به ارمغان می آورید را ببینند

مشاوران املاک اغلب می‌گویند که می‌دانند چه زمانی کسی می‌خواهد پیشنهادی برای خانه‌ای ارائه دهد، زیرا شروع به تصور کردن خود در آن خانه می‌کنند. این اساساً جایی است که شما امیدوارید مردم با محصول یا خدمات شما به آن برسند.

شما می خواهید بازاریابی محتوای شما برای کمک به آنها برای شروع تصور اینکه در صورت خرید محصول یا خدمات شما چه اتفاقی می افتد به آنها کمک کند تا مزایایی را که برای آنها به ارمغان می آورید ببینند.

یک فیلتر موثر

هر استراتژی محتوای مؤثر دقیقاً مشخص می کند که با چه کسی صحبت می کنید. هنگامی که پرسونای مخاطب شناسایی شدند، تمام محتوای شما باید از دریچه این شخصیت ها عبور کند. اگر می خواهید محتوایی را منتشر کنید که به هیچ یک از شخصیت ها مرتبط نیست، آن را منتشر نکنید.

چگونه می توانید پرسوناهای خود را توسعه دهید؟

چگونه می‌توانیم پرسونای مخاطب را توسعه دهیم؟ ما از این حمایت می کنیم که با بیش از چهار رسونا شروع نکنید. سپس این شخصیت ها افرادی خواهند بود که ارتباط خود را با آنها هدف قرار می دهید. هر چه بیشتر بتوانید درک کنید که شخصیت دقیقا چه کسی را نمایندگی می کند، ارتباط شما واضح تر خواهد بود.

به این مثال قت کنید: شوهری که برای سالگرد ازدواج دنبال خرید گل است و به گلفروشی مراجعه می کند. هرچه بیشتر بتوانیم در مورد اینکه او کیست، بودجه معمولی او، نحوه برقراری ارتباط، ارزش هایش را درک کنیم، هر چه بیشتر بتوانیم بفهمیم که چگونه محتوایی ایجاد کنیم که مستقیماً با او صحبت کند موفق تر خواهیم بود.

ما باید نامی برای او بگذاریم، بدانیم که در چه منطقه ای زندگی می کند، اندازه خانواده، درآمد او، محتوایی که مصرف می کند (چه سنتی و چه دیجیتال)، اولویت های او و غیره را بشناسیم. اگرچه این پرسونا با هر مشتری همخوانی مستقیم نخواهد داشت، اما آنها نماینده یک عنصر کلیدی از مشتریان گلفروش خواهند بود.

با درک اینکه او چگونه ارتباط برقرار می‌کند و برایش چه چیزهایی ارزش دارد، ناامیدی‌ها و اهدافش، می‌توانیم استراتژی محتوای جذاب برای دسترسی به او ایجاد کنیم.

نمونه پرسونای مشتری

به عنوان مثال، مشتری گلفروشی محمد نام دارد. او 45 ساله است، یک خانواده 4 نفره دارد، برای رفتن به محل کار از ماشین شخصی خود استفاده می کند، در رفت و آمدش به پادکست گوش می دهد. او مطالب را به صورت دیجیتال و در وب سایت ها می خواند و از توییتر استفاده می کند، برای وقت خود با خانواده، حرفه ای بودن، خلاقیت و مراقبت از خانواده ارزش قائل است.

پس از آن گلفروش می تواند محتوایی ایجاد کند و ارزش های خود و اینکه خدمات ارائه شده حرفه ای و بدون دردسر هستند را مجدداً تکرار می کند. این محتوای ارائه شده بر مبنای پرسونای مخاطب، باعث می شود مشتری به احتمال زیاد به این گل فروشی نسبت به بقیه در منطقه زندگی اش به طور خاص توجه می کند.